جدول جو
جدول جو

معنی مقاطعه کار - جستجوی لغت در جدول جو

مقاطعه کار
(مُ طَ / طِ عَ / عِ)
کسی که ضمن عقد قرارداد یا پیمان یا صورت مجلس مناقصه، انجام دادن هرگونه عمل و یا فروش کالایی را با شرایط مندرج در قرارداد یا پیمان یا صورت مجلس مناقصه در قبال مزد یا بها و به مدت معین تعهد نماید. (از ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی). پیمانکار. مقاطعه چی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنکه انجام دادن کاری یا ساختمان خانه یا جاده یا پل و جز آن را در مقابل مبلغی معین به عهده می گیرد. و رجوع به مقاطعه شود
لغت نامه دهخدا
مقاطعه کار
کسی که ضمن عقد قرارداد یا پیمان یا صورت مجلس مناقصه، انجام دادن هر گونه عمل و یا فروش کالایی را با شرایط مندرج در قرار داد یا پیمان یا صورتمجلس مناقصه در قبال مزد یا بها و بمدت معین تعهد نماید
فرهنگ لغت هوشیار
مقاطعه کار
پیمانکار
تصویری از مقاطعه کار
تصویر مقاطعه کار
فرهنگ فارسی معین
مقاطعه کار
پیمان کار، کنتراتچی، مقاطعه چی، مقاطعه گر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ طَ / طِ عَ / عِ)
پیمانکاری. شغل و عمل مقاطعه کار. و رجوع به مقاطعه کار شود
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ اَ)
آنکه مالیات منطقه ای را در مقابل مبلغی معین به اجاره دارد: قزل حمید که از زمرۀ مقاطعه داران بعض بلاد روم بود... (مسامره الاخبار ص 125). و رجوع به مقاطعه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ عَ / رِ عِ)
کسی که زمینی را از صاحب آن اجاره می کند ازبهر زراعت و زراعت شغل اوست. رجوع به مزارعه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ طَ / طِ عَ / عِ)
شغل و عمل مقاطعه دار. رجوع به مقاطعه دار شود
لغت نامه دهخدا
(مُ طَ / طِ عَ / عِ گَ)
پیمانکار. مقاطعه کار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مقاطعه کاری
تصویر مقاطعه کاری
پیمانکاری پیمانکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاطعه دار
تصویر مقاطعه دار
پیماندار کسی که مالیات محلی را بمقاطعه دارد: (قزل حمید که از زمره مقاطعه داران بعض بلاد روم بود) (مسامره الاخبار. 125)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاطعه داری
تصویر مقاطعه داری
عمل و شغل مقاطعه دار
فرهنگ لغت هوشیار